شاید برایتان پیش آمده باشد که نام استارتاپ را در گفتگوی افراد، شبکههای اجتماعی یا موقعیتهای دیگر شنیده باشید. در جامعه تصورات مختلفی در ارتباط با معنی این کلمه وجود دارد که گاهی برخی از آنها اشتباه میباشد؛ اما آنچه مشخص است این است که استارتاپ با راه اندازی کسب و کار مرتبط است. اگر قصد راه اندازی استارت آپ تازهای را دارید یا اینکه تمایل دارید با مفهوم استارت آپ بیشتر آشنا شوید با ما همراه باشید. ما در این مقاله قصد داریم به معرفی استارت آپ و مراحل راه اندازی آن بپردازیم.
آنچه در این مقاله میخوانید
استارت آپ چیست؟
بنا به نظر متخصصان تاکنون تعریف جامعی در ارتباط با استارتاپ مطرح نشده است و هنوز در زبان فارسی کلمهای معادل آن را در نظر نگرفتهاند. بهطورکلی، با توجه به ماهیت استارت آپ میتوان آن را یک کسب و کار یا شرکت نوپا دانست که در آن چند نفر روی یک ایده جدید فعالیت میکنند. این گروه فعالیت خود را ادامه میدهند تا زمانی که ایده مورد نظر به اجرا درآید و پیشرفت کند.
ممکن است برای برخی از افراد این سؤال پیش بیاید که میان یک کسب و کار اینترنتی و یک استارتاپ چه تفاوتی وجود دارد؟ تفاوت این دو در مدت زمان رشد آنها میباشد؛ به این صورت که سرعت رشد در استارتاپها بسیار بالاتر از سرعت رشد در مشاغل آنلاین است. از دیگر تفاوتهای استارت آپ با مشاغل آنلاین معمولی میتوان به جدید بودن ایده و خلاقیت بالا در استارتاپ اشاره کرد. در واقع برای راه اندازی شغل آنلاین و موفق شدن در آن میتوان از ایدههای موجود استفاده کرد و در آنها موفق شد اما برای راه اندازی استارت آپ باید ایده نو و تازهای داشت.
آشنایی با تاریخچه استارت آپ
تاریخچه استارت آپها به عنوان یک پدیده نوظهور در دنیای کسب و کار، بسیار جالب است. اصطلاح “استارت آپ” در دهه ۱۹۹۰ میلادی مطرح شد و در آن زمان به شرکتهای فناورانهای اطلاق میشد که با استفاده از ایدههای نوآورانه، تلاش میکردند تا به راهاندازی سریع و رشد پرشتاب دست یابند. این اصطلاح در دهههای بعدی به مرور گسترش یافت و شرکتهایی را که در زمینههای مختلفی مانند فناوری، رسانه، خدمات مالی و غیره فعالیت میکردند را در برگرفت.
اولین استارت آپها در سال ۱۹۱۱ در شرکتهای Silicon Valley تشکیل شدند و یکی از محصولات مهم این شرکتها IBM بود که نام آن برگرفته از عبارت International Business Machines است. در دهههای بعدی، با ظهور فناوریهای نوین و ارتباطات، فضای استارت آپها بسیار پویا شد. شرکتهایی مانند Apple، Microsoft، Amazon و Google با تکیه بر ایدهها و نوآوریهای خود، توانستند به شکل چشمگیری رشد کنند و تأثیرات عمدهای در صنایع مختلف، از جمله فناوری، ارتباطات، رسانهها و خدمات آنلاین داشته باشند.
در دهه ۲۰۰۰، با ظهور شبکههای اجتماعی و اینترنت اشیا، روند رشد استارت آپها به شکل چشمگیری افزایش یافت. شرکتهایی مانند Facebook، Twitter، و Airbnb با ایدههای خلاقانه و استفاده از فناوریهای نوین، توانستند به سرعت به شرکتهای بزرگی تبدیل شوند و در بازار جهانی تأثیرات چشمگیری به همراه داشته باشند.
در ایران نیز، در دهه اخیر رشد قابل توجهی در حوزه استارت آپها رخ داده است. بسیاری از استارت آپهای ایرانی با ایدههای نوآورانه و استفاده از فناوری، در حوزههای مختلف مانند تجارت الکترونیک، پرداخت آنلاین، حمل و نقل هوشمند، راهکارهای فناورانه در سلامت و آموزش و غیره فعالیت میکنند. به طور کلی، تاریخچه استارت آپها نشان میدهد که با تعداد کمی از افراد و یک ایدهی نوآورانه، میتوان به یک کسب و کار بزرگ تبدیل شد و تغییرات زیادی در بازارها و صنایع به وجود آورد.
چرا بیشتر استارت آپها شکست میخورند؟
شکست بیشتر استارت آپها یک پدیده رایج است. در حقیقت درصد زیادی از آنها با شکست مواجه میشوند. برخی از دلایل اصلی که میتواند منجر به شکست استارت آپها شود، عبارتند از:
- نقص در بازاریابی و تحقیقات بازار: بسیاری از استارت آپها در فرایند بازاریابی و تحقیقات بازار نقص دارند. آنها نمیتوانند بازار موردنظر خود را به خوبی شناسایی کنند، نیازمندیهای مشتریان را درک کنند و محصول یا خدمات خود را به درستی بازاریابی کنند. از این رو نهایتاً در مسیری که طی میکنند با شکست مواجه میشوند.
- مشکلات مالی: مشکلات مالی نیز میتواند عاملی در شکست استارت آپها باشد. مدیریت نامناسب منابع مالی، ناکافی بودن سرمایهگذاری، عدم توانایی در جذب سرمایهگذاران و مدیریت نامناسب درآمدها و هزینهها میتواند به شکست استارت آپها منجر شود.
- نقص در تیم و مدیریت: تشکیل تیم مناسب و مدیریت صحیح منابع و استراتژیها برای استارت آپها بسیار حائز اهمیت است. نقص در تشکیل تیم متخصص، عدم هماهنگی بین اعضای تیم، نقص در مدیریت زمان و منابع و عدم توانایی در اجرای استراتژیهای مؤثر میتواند به شکست استارت آپها منجر شود.
- رقابت شدید: همواره در بازار رقابت شدیدی وجود دارد. استارت آپها باید خود را آماده رقابت با رقبا و شرکای بزرگی کنند. رقابت شدید و وجود رقبا قوی میتواند استارت آپها را به سمت شکست بکشاند.
- ناتوانی در تطبیق با تغییرات بازار: بازارها و فناوریها به سرعت تغییر میکنند و استارت آپها باید قادر باشند خود را با شرایط جدید تطبیق بدهند در غیر این صورت، ممکن است با شکست مواجه شوند.
- نقص در ارتباط با مشتریان: ارتباط مؤثر با مشتریان و درک نیازها و خواستههای آنها برای استارت آپها بسیار حائز اهمیت است. نقص در ارتباط با مشتریان و ارائه محصول یا خدماتی که به درستی به نیازهای آنها پاسخ ندهد، میتواند به شکست استارت آپها منجر شود.
- قوانین و مقررات: قوانین و مقررات حاکم بر حوزه فعالیت استارت آپها ممکن است محدودیتها و مشکلاتی را برای آنها به وجود آورده و به شکست آنها منجر شود.
این تنها برخی از عواملی هستند که میتواند به شکست استارت آپها منجر شود. همچنین، هر استارت آپ دارای شرایط و وضعیت خاص خود است و دلایل شکست آنها نیز ممکن است متفاوت باشد.
معرفی انواع استارت آپ
استارت آپها میتوانند به شیوههای مختلفی دستهبندی شوند و بر اساس ویژگیها و ماهیت به انواع مختلفی تقسیم شوند. در زیر برخی از انواع استارت آپها معرفی میکنیم.
1- استارت آپهای فناوری: این نوع استارت آپها سعی میکنند با استفاده از فناوریهای پیشرفته، محصولات و خدمات جدید را به بازار عرضه کنند. در واقع استارت آپهای فناوری بر روی فناوریهای نوین و نوآورانه مانند هوش مصنوعی، اینترنت اشیاء، رایانش ابری و بلاکچین تمرکز دارند.
2- استارت آپهای خدماتی: این استارت آپها بر خدماتی خاص تمرکز میکنند. استارت آپهای خدماتی سعی میکنند با ارائه خدمات منحصر به فرد و متمایز، نیازهای مشتریان را برآورده کنند. مثالهایی از آنها میتواند استارت آپهای تحویل غذا، رزرو هتلها و خدمات رانندگی باشد.
3- استارت آپهای تولیدی: این نوع استارت آپها تمرکز خود را بر روی تولید محصولات فیزیکی قرار میدهند. در واقع آنها به طور مستقیم محصولات را تولید و عرضه میکنند. آنها میتوانند از تکنولوژیهای پیشرفته برای تولید محصولاتی مانند لوازم الکتریکی، ربات، اتوماسیون صنعتی و چاپ سهبعدی استفاده کنند.
4- استارت آپهای اجتماعی: استارت آپهای اجتماعی بهبود وضعیت اجتماعی و حل مسائل اجتماعی را به عنوان هدف اصلی خود قرار میدهند. آنها سعی میکنند با ارائه راهکارهای نوین، تأثیر مثبتی در جامعه ایجاد کنند. استارت آپهای اجتماعی میتوانند در زمینههایی مانند آموزش، بهداشت، محیط زیست و توانمندسازی اجتماعی فعالیت کنند.
5- استارت آپهای مقیاسپذیر: این نوع استارت آپها محصولات یا سرویسهایی را توسعه میدهند که به راحتی و با هزینههای کم قابلیت مقیاسپذیری داشته باشند.
6- استارت آپهای سبک زندگی: این استارت آپها به طراحی و عرضه محصولات و خدماتی که به بهبود کیفیت زندگی و تجربه افراد مرتبط هستند، میپردازند. مثالهایی از آنها میتواند استارت آپهای حوزه سلامت و ورزش باشد.
مراحل راه اندازی استارت آپ
یک استارت آپ برای رسیدن به موفقیت باید مراحل مهمی را طی کند تا به هدف خود برسد. مراحل راه اندازی استارتاپ شامل یافتن ایده مناسب، تحقیق در مورد ایده مورد نظر، تولید نمونه اولیه، ارائه نمونه اولیه به چند نفر محدود، انتخاب نام مناسب، فعالیت در وبسایت و شبکههای اجتماعی، ساخت مالکیت معنوی و ثبت ایده، جذب سرمایهگذار، انتخاب مشاور کاربلد و راه اندازی کسب و کار میباشد.
1- یافتن ایده مناسب
اولین و مهمترین مرحلهای که در راه اندازی استارت آپ باید در نظر گرفت، یافتن یک ایده مناسب و بدیع است. اما چطور میتوان یک ایده بدیع و جذاب پیدا کرد؟ برای این کار شما باید مدت زمانی را به فکر کردن اختصاص دهید تا بتوانید کمبودها نیازهای مردم را شناسایی کنید. با توجه به این کمبودها و نیازها بهترین ایده را برای کار خود در نظر بگیرید.
2- تحقیق در مورد ایده مورد نظر
وقتی ایده موردنظرتان را پیدا کردید و از راه اندازی کسب و کار اطمینان یافتید نوبت به این میرسد که در مورد آن ایده تحقیق کنید. از آنجایی که باید به ایده موردنظر سرمایه مشخصی را اختصاص دهید لازم است که تحقیقات جامع و کامل باشد. برای این کار اول به سراغ تحقیق در مورد بازار کار ایده بروید تا برای شما مشخص شود که آیا ایده موردنظر قابلیت عملی شدن را دارد یا نه؟ این کار به شما کمک میکند که به جای اینکه یک پروسه سخت را بگذرانید، روند کار شما سادهتر و راحتتر شود.
برای کسب اطلاعات در این باره، با افرادی که در این حوزه دچار مشکل شدهاند، نظراتتان را به اشتراک بگذارید و نظرات آنها را نیز بشنوید. آگاهی از نظرات این افراد میتواند تا حد زیادی روی ایده شما مؤثر باشد. همچنین در این مرحله باید مطمئن شوید که ایده مورد نظر کاربردی هست یا خیر؟ در صورتی که در طول مسیر متوجه عدم کارایی ایده مورد نظر شدید جمعآوری فهمیدید که آن ایده نیازی را برطرف نمیکند بهتر است آن را کنار بگذارید. بنابراین تحقیقات اهمیت زیادی دارد و جمعآوری آنها در پیشبرد کار و جذب سرمایه گذار کمک زیادی میکند.
3- تولید نمونه اولیه
در این مرحله از استارت آپ، شما باید به فکر ساخت نمونه اولیه ایده موردنظر باشید. در صورتی استارتاپ شما مربوط به تولید یک محصول است، باید قبل از تولید گسترده، چند نمونه را به صورت امتحانی تولید کنید. اگر هم قصد شما از راه اندازی استارت آپ، ارائه خدمات است باید زمان بیشتری را به مرحله تحقیق اختصاص دهید. در این نوع استارت آپ، تحقیقات گستردهتر به شما در ارائه خدمات به بهترین شکل کمک میکند.
4- ارائه نمونه اولیه به چند نفر محدود
پس از اینکه نمونه اولیه خود را آماده کردید باید آن را به چند نفر مشخص ارائه دهید. در این مرحله نیاز نیست که جامعه استفادهکننده از نمونه، گسترده باشد؛ مثلاً حدود ۱۰۰ نفر میتواند کافی باشد. در صورتی که کار شما در حوزه تولید محصول فیزیکی باشد میتوانید نمونه اولیه را به راحتی در اختیار دیگران قرار دهید؛ اما در صورتی که حوزه کاری شما خدمات باشد میتوانید با طرح پرسشنامه، در این مرحله کار خود را راه بیندازید.
5- انتخاب نام مناسب
در این مرحله از استارت آپ، نوبت به انتخاب نام مناسب میرسد که در واقع برند شما به حساب میآید. برند تنها یک اسم معمولی نیست بلکه هویت تجاری استارتاپ شما را به نمایش میگذارد. بنابراین برای استارتاپ خود نامی را انتخاب کنید که مشتری هر جا آن را بشنود یاد محصولات شما بیفتد. در این مرحله برای اینکه بهترین نام ممکن را انتخاب کنید نباید عجله به خرج دهید بلکه باید با صبر و طمأنینه برای انتخاب یک نام خوب وقت بگذارید. به یاد داشته باشید نام موردنظر باید علاوه بر زیبایی، دربردارنده اهداف خدمات یا محصولات شما باشد.
6- فعالیت در وبسایت و شبکههای اجتماعی
پس از اینکه نام برند خود را انتخاب کردید نوبت به راه اندازی وب سایت کاری و فعالیت در شبکههای اجتماعی میرسد. در این مرحله میتوانید یک تیم قوی و حرفهای تشکیل دهید تا به شما در سوشال مدیا مارکتر و سئو کمک کنند.
7- ساخت مالکیت معنوی و ثبت ایده
در صورتی که در مرحله ارائه نمونه به چند نفر بازخورد مثبت دریافت کردید بهتر است هرچه زودتر به فکر ثبت ایده خود و مالکیت معنوی آن باشید؛ زیرا در این گونه مواقع ممکن است برخی از افراد مدعی مالکیت بر آن ایده باشند. بنابراین برای جلوگیری از سرقت ایدهتان در اوایل کارتان برای خود مالکیت معنوی یا IP درست کنید.
مالکیت معنوی فرایندی است که سبب حفظ حقوق مربوط به محصولات خواهد شد. با داشتن این مالکیت میتوانید مطمئن باشید که طرحتان امنیت لازم را خواهد داشت. در واقع قانون از مالکیت معنوی شما نسبت به کار موردنظر در برابر افرادی که طرحهای مشابه دارند، دفاع میکند.
8- جذب سرمایهگذار
پس از ثبت ایده و ساخت مالکیت معنوی زمان آن است که سرمایهگذار جذب کنید. در واقع اگر شما ایده خلاقانه و سودآوری دارید اما سرمایه لازم برای راه اندازی آن را ندارید جذب سرمایهگذار میتواند رؤیای شما را محقق سازد. بنابراین باید یک سرمایهگذار پیدا کرده و با او قرارداد همکاری ببندید تا بتوانید ایده خود را عملی سازید. اکثر استارتاپهای نوپا به دلیل نداشتن سرمایه کافی نیازمند یک پشتیبان مالی برای پیشبرد اهداف خود هستند.
طبیعتاً هر سرمایهگذاری قبل از اینکه بخواهد سرمایهاش را صرف یک ایده کند، ایده و تیم موردنظر را بررسی میکند. بنابراین شما باید زمانی را به قانع کردن این افراد اختصاص دهید یا اگر در گذشته موفقیتی در کسب و کار داشته باشید برای وی بیان کنید تا به شما اعتماد کند.
9- تعیین مشاور کاربلد
مشاوران با تجربه در ارتباط با بررسی همه جانبه ایدهها، از دقت بالاتری نسبت به سایر کارکنان برخوردارند. بنابراین وجود این افراد در حذف موانع و سرعت بخشیدن به استارت آپ میتواند بسیار مؤثر باشد. همچنین مشاور حرفهای تمامی اطلاعات لازم در حوزه فعالیت موردنظر را در اختیارتان قرار میدهد؛ حتی اطلاعاتی که ممکن است در نظر نداشته باشید. مشاوره کسب و کار در هموار شدن مسیر به شما کمک خواهد کرد.
10- راه اندازی کسب و کار
در صورتی که تمامی مراحل قبل را به درستی انجام داده باشید در این مرحله، دیگر باید کسب و کار خود را راه اندازی کنید. رسیدن به این مرحله با گذر مراحل قبلی نشان میدهد که ایده خوبی را انتخاب کردهاید. اگر تمایل دارید پس از راه اندازی استارتاپ، موفقتر عمل کنید از روشهای گوناگون بازاریابی بهره ببرید.
برای راه اندازی استارتاپ چه قوانینی وجود داره؟ چه مجوز هایی رو باید بگیریم؟
سوال دوستمون دغدغه منم هست. چمد وقتیه که درگیر راه اندازی استارتاپ در زمینه سیستم های امنیتی هستم تو این مدت خیلی اذیت شدم راه اندازی استارتاپ قوانین پیچیده ای داخل کشور ما داره و کار رو برای کسایی که قصد شروع استارت آپ رو دارن سخت کرده. برای همین افراد زیادی تو همون مراحل اولیه استارتاپ شکست میخورن. ای کاش قوانین و مجوز راه اندازی استارتاپ ساده تر بود تا خیلیای ناامید نمیشدن و کسب و کار خودشون رو شروع کنن.